نیکاخانوم(لباس قرمز)
ماه تیا خانوم(لباس سورمه ای)
اقا ابوالفضل(کاملا مشخصه)
این3تا وروجک عزیییییییییییییییییییزای خاله هستن....
خواهرزاده های گلم هستن..
عاشقشونم...
هرروز باید ببینمشون........
دوست داشتنیهای مممممممممممن
جوجو کوچولوووووووها....
به قول ینفر....جوبولوها
من و پریا دوستم بعد مدتها که رفته بودیم دانشگاه{اخه بین ترم مهر و بهمن بعد از امتحانها کلی بیکاریم و تا اغاز ترم جدید کلی تعطیلات داریم}خلاصه رفتیم طبق معمول شیرموز بستنی نوش جان کردیم...........
کلا روز خوبی بود.....
یادش بخیر.....
من کلی خاطره با ابهویج بستنی دارم........
کلا ابهویج خیلی دوست دارم ولی از زمانی که دانشجو شدم خیلی بیشتر بهش علاقه پیدا کردم,اخه ازش کلی خاطره دارم.......
خلاصه..............
امشب بعد از مدتها ابهویج درست کردم,ولی اونقدر که یاد خاطراتم افتادم تمام بستنیش اب شد
راستی دوستان یه توصیه:
وقتی خواستید ابهویج بستنی بخورید صبر کنید تا بستنیش مثل یه گوله برف بیاد بالا بعد بخورید این قانوووووووونش
من عاشششششششششششق ماهی عیدم...
اخه این موجودات کوچولو و بامزه خییییییییلی وروجک تشریف دارن
امشب رفتم3تا ماهی گرفتم عین بچه کوچولوها باهاشون بازی میکنم خودم هم به خودم خندم گرفته,ولی چیکار کنم گاهی اوقات کودک درونم خیلی فعال میشه
بوی عیدی
بوی توت
بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو
بوی یاس جانماز ترمه مادربزگ
با اینها زمستون سر میکنم
........
بازم خونه تکونی و چیدن سفره هفت سین و خرید لباس نو برای سال جدید...
حالا اینا به کنار...
من میخوام بگم,خدای من,خدای بزرگ من,خیییییییییلی از تو سپاسگذاری میکنم که توی این سالی که گذشت مثل همیشه کنارم بودی,همراهم بودی,تو این سالی که به اخرهاش رسیدیم هم مثل همه ی سالهای قبلی غم و شادی و موفقیت و مشکلات داشتم اما وقتی تو کنارم باشی همه چیز اسون میشه و میشه باهاشون کنار اومد....
خدایا شکرت که امسال هم پدر و مادرم کنارم هستن,سپاسگذارم که میتونم امسال هم با پدر و مادرم کنار سفره ی هفت سین عکس بندازم و از پدرم عیدی بگیرم و دستهای مادرم ببوسم...
و در اخر:
خدای مهربانم کمکم کن دیرتر برنجم,زودتر ببخشم,کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
از کسانی که از من متنفرند ممنونم,انها مرا قویتر میکنند.
از کسانی که مرا دوست دارند ممنونم,انها قلب مرا بزرگتر میکنند.
از کسانی که مرا ترک کردند ممنونم,انها به من می اموزند هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست.
از کسانی که با من میمانند ممنونم,انها به من معنای معنای واقعی دوست داشتن را نشان میدهند.
کورش کبیر...
خدای من...
بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم.
بابت هر صبحی که بی سلام به تو اغاز کردم.
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم.
بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبت دادم.
بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر تورا دانستم.
مرا ببخش...
کمکم کن که بفهمم تو کنار منی نه روبروی من....
سلام دوستای گلم.
امروز این وبلاگ ساختم.
یه جورایی دلنوشته های خودم میخوام بنویسم.
امیدوارم براتون خسته کننده نباشه.